پلنگی و مغرور گیرم که باشی سر و کارت اخر به ماهی می افتد امروز بعد سالها به این وبلاگ سرزدم و فکر نمیکردم پسوردش یادم باشد. نمیدونم در این هشت نه سال چه کمکی به شناخت رمون کرده ام ولی باز هم خرسندم که تلاشم را کردم. وحتی نمیدونم ایا کسی هنوز هم ماهی یا سالی به این وبلاگ سر میزند یا نه. و در اخر باید بگویم چه خوب که این نوشته خوانده نمیشود،ادم راحت تر است. ۱_اخر قصه ی هر بچه پلنگی این است پنجه در خالی و در حسرت ماه افتادن ۲_زندگی زندان بار من ۳-(همون بیت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نقره کوب پری کاتب عرفان هاي كاذب رادکان بنای توس ‌ ‌ گرد و غبار یک ستاره‌ ‌ ‌ انتظار علم حرف اول بهترین مرکز درمان بواسیر فروش عمده کارتخوان سیار و بیسیم ایده های توسعه کسب و کار آنلاین از طریق سئو